ترجمه مقاله

ثبت

لغت‌نامه دهخدا

ثبت . [ ث َ ب َ ] (ع اِ) ثبات و قیام . له ثَبَت ٌ عندالحملة. || دلیل . حجت : لا اَحکم ُ بهذا الاّ به ثَبَت . || مرد ثقه : فلان ثبت من الأثبات و آن مجاز است چنانکه گویند: فلان حجة آنگاه که او در روایت ثقه باشد. (اقرب الموارد). و در اصطلاح درایة، یقال : و أعلی مراتب التعدیل ثقة. و قد یؤکد بالتکریر و اضافة ثبت و ورع و شبههما ممّا یدل ّ علی علوّ شأنه . ثم ّ عدل ، ضابط، او ثبت او حافظاو متقن او حجة. (درایة تألیف حسین بن عبدالصمد الحارثی الهمدانی ص 188). ج ، اثبات . رجوع به متقن شود.
ترجمه مقاله