ترجمه مقاله

ثدق

لغت‌نامه دهخدا

ثدق . [ ث َ ] (ع مص ) نیک باریدن : ثدق مطر؛ نیک باریدن باران . || ثدق وادی ؛ روان شدن آب . || ثدق خیل ؛ فروگذاشتن خیل را برفتار. || ثدق بطن شاة؛ شکافتن شکم گوسفند.
ترجمه مقاله