ترجمه مقاله

ثرط

لغت‌نامه دهخدا

ثرط. [ ث َ ] (ع مص ) گولی . گول شدن . || عیب کردن . || ثَلط. سرگین انداختن . ریغ زدن . ریخ زدن . || سریش کردن .
ترجمه مقاله