ترجمه مقاله

ثقةالملک

لغت‌نامه دهخدا

ثقةالملک . [ ث ِ ق َ تُل ْ م ُ ] (اِخ ) خواجه طاهربن علی مشکان وزیر و خازن سلطان مسعود سوم ابن سلطان ابراهیم غزنوی بود و شعراء عصر را از قبیل مسعودسعد و ابوالفرج رونی و مختاری غزنوی و سنائی غزنوی در حق وی مدایح است و وی برادرزاده ٔ ابونصر منصوربن مشکان رئیس دیوان رسائل سلطان محمود و سلطان مسعود است . و او ممدوح مسعودسعد است که نزدیک بیست قصیده در مدح او گفته است و از جمله :
ثقةالملک تا بصدر نشست
دهر پیشش میان بطوع ببست
تا همایون دوات پیش نهاد
الفش را فلک به تا پیوست
درد دشمن شده ست و داروی دوست
تاش بپسود آن مبارک دست
بنگر اکنون بتازگی عجبی
کاندر اولفظ درد و دارو بست .
ثقةالملک طاهربن علی
پادشه چون نبی و او چو ولی
تا تو را کرد آسمان ظاهر
یک زمین است و طاهر و طاهر.
مختاری را نیز در مدح او قصائدی است :
طاهر ثقةالملک سر دادگران ...
و ابوالفرج رونی آنگاه که ثقةالملک حکمرانی لوهاوور یافت در مدیح او گوید:
بقدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش بجاه .
و رجوع به طاهربن علی بن مشکان شود.
ترجمه مقاله