ترجمه مقاله

جادوزن

لغت‌نامه دهخدا

جادوزن . [ زَ ] (اِ مرکب ) زن جادوگر. ساحرة :
که این هردو کودک ز جادوزنند
پدیدار و از پشت اهریمنند.

فردوسی .


ترجمه مقاله