جادوکار
لغتنامه دهخدا
جادوکار. (ص مرکب ) جادوگر. ساحر.آنکه در مهارت و هنر جادوگر را ماند : در کارگاه جادوکار از عالم شمشیر میناکار. (آنندراج ).
چون شد آراسته بنقش و نگار
روی این کارگاه جادوکار.
چون شد آراسته بنقش و نگار
روی این کارگاه جادوکار.
امیرخسرو.