ترجمه مقاله

جار کشیدن

لغت‌نامه دهخدا

جار کشیدن . [ ک َ / ک ِدَ ] (مص مرکب ) جار زدن . ندا کردن . بانگ کردن . آوازدادن مردم به امری . دردادن ندا. رجوع به جار شود.
ترجمه مقاله