ترجمه مقاله

جامه ٔ عید

لغت‌نامه دهخدا

جامه ٔ عید. [ م َ / م ِ ی ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جامه ای که در روز عید پوشند. (بهار عجم ) (آنندراج ). جامه ٔ نوروز :
بهار آمده یارب چه رهن باده کنم
منم که جامه ٔ عیدم قبای عریانیست .

کلیم (از آنندراج ).


پیراهن برگ بر درختان
چون جامه ٔ عید نیکبختان .

سعدی (از آنندراج ).



رجوع به جامه ٔ نوروز شود. || (اِ مرکب )کنایه از جامه و قبای سرخ باشد. (برهان ). || گلها و شکوفه های بهار را نیز گویند. (برهان ). درآنندراج جامه ٔ عیدی به دو معنی اخیر ذکر شده . رجوع به جامه ٔ عیدی شود.
ترجمه مقاله