جان در آستین داشتنلغتنامه دهخداجان در آستین داشتن . [ دَ تی ت َ ] (مص مرکب ) مهیای جانبازی بودن . جان نثاری کردن : عشقش حرام بادا بر یار سروبالاتردامنی که جانش در آستین نباشد.سعدی .