جاکن کردنلغتنامه دهخداجاکن کردن . [ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کسی یا چیزی را از جائی به جائی بردن . به حرکت درآوردن چیزی را: باد و طوفان درختان را جاکن کرد.