ترجمه مقاله

جبن عتیق

لغت‌نامه دهخدا

جبن عتیق . [ ج ُ ب ُ ن ِ ع َ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یا یابس . پنیر خشک . بهترین آن روغن دار شیرین باشد. و طبیعت آن گرم و خشک است در سوم . و مصلح ریشهای بد بود. و چون با زیت سحق کنند سودمند بود جهت تحجر مفاصل ... و چون بریان کنند شکم ببندد. و پنیر مولد خلط مراری بود و بدن را لاغر گرداند و معده بدبو و دشوارهضم شود و تشنگی آورد و سنگ گرده پیدا کند و باید که میان دو طعام خورند و اگر بامغز گردکان خورند نیکوتر باشد. (اختیارات بدیعی ).
ترجمه مقاله