ترجمه مقاله

جبیر

لغت‌نامه دهخدا

جبیر. [ج ُ ب َ ] (اِخ ) ابن مطعم بن عدی بن نوفل بن عبدمناف قرشی نوفلی مکنی به ابومحمد. از مؤلفة قلوبهم است . مادر وی ام حبیبه بنت سعید و یا ام جمیل بنت سعیدبن عبداﷲبن ابی قیس از طایفه ٔ بنوعامربن لوی بوده است . او از بزرگان قریش و از دانشمندان علم الانساب بوده و جزو اسرای بدر خدمت پیغمبر (ص ) رسید در حالیکه آن حضرت سوره ٔ طور را قرائت میکرد و چون شنید گفت اولین بار ایمان بقلب من وارد شد. پیغمبر به او گفت اگر پدرت در حیات بود و از آنان شفاعت میکرد همه را به او میبخشیدم . جبیر در فاصله ٔ حدیبیه و فتح مکه اسلام آورد و برخی گویند هنگام فتح مکه . و بغوی گوید پیش از فتح مکه اسلام آورد و در زمان خلافت معاویه درگذشت . ابن اسحاق گوید یعقوب بن عقبه از شیخی از انصار روایت کند که عمر هنگام رسیدگی به نسب نعمان ، جبیربن مطعم را که عالم ترین مردم به انساب قریش و قاطبه ٔ عرب بود دعوت کرد[ تا نسب نعمان را از او بپرسد ]. همو گوید جبیر گفت من علم نسب را از ابوبکر که اعلم مردم به نسب عرب بود فراگرفتم . از صحابه سلیمان بن صرد و عبدالرحمن بن ازهر از وی روایت کنند. وی بسال 57 یا 58 یا 59 هَ .ق . درگذشت . (از الاصابة فی تمییز الصحابة). و رجوع به عقدالفرید ج 5 ص 43 و البیان و التبیین ج 1 ص 244، 254 و 279 و تاریخ سیستان ص 84 و تاریخ الخلفا ص 97، 98و 137 و تاریخ گزیده ص 221 و 242 و حبیب السیر ج 1 ص 174 و 239 و قاموس الاعلام ترکی و الاعلام زرکلی شود.
ترجمه مقاله