ترجمه مقاله

جحم

لغت‌نامه دهخدا

جحم . [ ج َ ](ع مص ) برافروختن آتش را. (از منتهی الارب ) (المنجد)(آنندراج ). || زبانه کشیدن آتش . (از منتهی الارب ) (المنجد) (اقرب الموارد). جَحَم . (اقرب الموارد) (المنجد). بزرگ شدن آتش . (دهار). || چشم را وا داشتن . (از منتهی الارب ) (المنجد). || بازداشتن کسی را از کاری . (از ذیل اقرب الموارد) (از المنجد). و این لغت نادری است در حجم به تقدیم الحاء المهملة. (از ذیل اقرب الموارد). || بینی شتر را مهار کردن . (از ذیل اقرب الموارد).
ترجمه مقاله