ترجمه مقاله

جدد

لغت‌نامه دهخدا

جدد. [ ج َ دَ ] (ع اِ) روی زمین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (قطر المحیط) (اقرب الموارد از لسان ). || غده مانندی در گردن شتر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شبه السلعة فی عنق البعیر. (قطر المحیط) (اقرب الموارد). || ریگ تنک . || زمین هموار درشت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (قطر المحیط). و در این مثل : من سلک الجدد امن العثار. بهمین معنی است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || آن راه که در آن درشتی نبود. (مهذب الاسماء). راه راست . طریق مستقیم .
ترجمه مقاله