جدو
لغتنامه دهخدا
جدو. [ ج ِ دَ ] (اِ) بیماری در پای اسب از بسیار رفتن . جرب در اسب . (یادداشت مؤلف ) :
داده ست مرا شاه ستوری جدو و لنگ
اسبی و خس و (؟) پیر کجا زنگ زند زنگ .
داده ست مرا شاه ستوری جدو و لنگ
اسبی و خس و (؟) پیر کجا زنگ زند زنگ .
(ازنسخه ای از لغت اسدی ).