ترجمه مقاله

جراء

لغت‌نامه دهخدا

جراء. [ ج ُ ] (ع اِ) دلیری . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). و آن را جُرَة و جَراءَة و جَرائیَّه و جَرایة نیز گویند و اخیر نادر است . (منتهی الارب ). و رجوع به جری ٔ شود.
ترجمه مقاله