ترجمه مقاله

جرادة

لغت‌نامه دهخدا

جرادة. [ ج ُ دَ ] (ع اِ) ملخ . (زمخشری ). ج ، جُراد. (زمخشری ). یک ملخ . (یادداشت مؤلف ). || پوست و برگ دورکرده از شاخ . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پوست دورکرده از چوب و جز آن . (از اقرب الموارد). تراشه ٔ چیزی . مؤلف ذخیره خوارزمشاهی آرد: قشاره . خراط؛ رندش روده ها و پاره های پوست که از روده های خداوند سجح بیرون آید. (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
ترجمه مقاله