ترجمه مقاله

جرایة

لغت‌نامه دهخدا

جرایة. [ ج ِ ی َ ] (ع اِ) وظیفه ٔ روان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). جَرایَة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اجری . جری . جیره . (یادداشت مؤلف ). رجوع به جَرایة شود. || (اِمص ) وکیلی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). وکیلی و سفیری . (ناظم الاطباء). وکالت . (اقرب الموارد). رسالت و وکالت . (قطر المحیط). جَرایَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || کودکی دختران . جَرایَة. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جَراء، به معنی کودکی دختران . رجوع به کلمه مزبور شود.
ترجمه مقاله