ترجمه مقاله

جرا

لغت‌نامه دهخدا

جرا. [ ج َرْ را ] (ع اِ) به خاطر: فعلت ُ من جراک ؛یعنی کردم از بهر تو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و مصراع زیر: امن جری بنی اسد غضبتم ، به همین معنی است . (از اقرب الموارد). جَرّاء. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به کلمه ٔ مزبور شود.
ترجمه مقاله