ترجمه مقاله

جربة

لغت‌نامه دهخدا

جربة. [ ج ِ ب َ ] (ع اِ) کشت زار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مزرعة. (اقرب الموارد). || زمین بی آب و گیاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زمین فراخ (زمین پاک و بی گیاه ). (از اقرب الموارد). || زمین شیارکرده و آراسته برای کشت درخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زمین که شایسته ٔ کشت و غرس درخت باشد. (از اقرب الموارد). ج ، جِرَب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و از لیث نقل شده که : جربة؛ بقعه ای است که گیاه نیکو دارد. (اقرب الموارد). || پوست پاره یا بوریا و مانند آن که برکناره ٔ چاه اندازند تاآب در چاه نریزد و شکسته نگردد. یا آن پوست پاره و مانند آن که در نهر اندازند تا آب بر آن رود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله