ترجمه مقاله

جرجان

لغت‌نامه دهخدا

جرجان . [ ج ُ ] (اِخ ) قلعه ٔ جرجان . نام قلعه ای است که بمنزله ٔ زندان میبود.مؤلف تاریخ گزیده آرد: خلف بن احمد بعد از مدتی مخالفت سلطان محمود کرد و به ایلک خان پناه برد. سلطان محمود آگاه شد او را از سیستان بقلعه ٔ جرجان فرستاد آنجا بود تا درگذشت . (تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 396).
ترجمه مقاله