ترجمه مقاله

جرجیس

لغت‌نامه دهخدا

جرجیس . [ ج ِ ] (اِخ ) ابن ماسویه . مؤلفان نامه ٔ دانشوران آرند: ابن ماسویه ، جرجیس در زمره ٔ اطباء بحسن عمل معروف و به نیکویی معالجت و صناعات اعمال موصوف بوده و در فن ترکیب ادویه از هر قبیل و هر گونه چون مخلوط ساختن معاجین و حبوب و سفوف و اقراص و غیره تصرفی تام و دقتی مالاکلام داشت و سالهای دراز در بیمارستان جندیشاپور بغداد در نزد پدر خود ماسویه به مباشرت علاج و سایر اعمال آن میپرداخت و مادر این شخص غیر از مادر یوحنابن ماسویه است و شرح حال مشروح این شخص بدست نیامد ولی چنین مستفاد میشود که جز عمل بیمارستان و ترتیب و ترکیب ادویه ٔ آنجا اشتغال دیگر نداشته است . سن وی را بیش از هشتاد سال نوشته اند ولی تاریخ درگذشت و شرح حال اولاد و احفاد او بدست نیامد. (از نامه ٔ دانشوران ج 2 ص 54).
ترجمه مقاله