ترجمه مقاله

جردبان

لغت‌نامه دهخدا

جردبان . [ ج ُ دَ ] (معرب ، ص ، اِ) نگاهبان نان . جَردَبان . (منتهی الارب ) (متن اللغة). || طفیلی . (متن اللغة). رجوع به جردبان شود. || آنکه دست بر طعام نهد تا کسی نخورد یاکسی که با دست راست خورد و دست چپ را بر طعام نهد. (از متن اللغة). رجوع به جَردَبان و جَردِبی ّ شود.
ترجمه مقاله