ترجمه مقاله

جرزیم

لغت‌نامه دهخدا

جرزیم . [ ] (اِخ ) کوهی است که در افرائیم در طرف فوقانی نابلس واقع است کوه مرقوم 3850 قدم فوق سطح دریاست و میانه ٔ آن و عیبال دره ٔ تنگی قرار دارد. و موافق سفر تثنیه 27: 312 و 1، شش سبط برعیبال و شش سبط بر جرزیم ایستاده تابوت عهد نیز در میانه ٔ وادی فیمابین ایشان بودند که یوشع برکات و لعنات را خوانده . (صحیفه ٔ یوشع 8: 33 و 35). لاویان به هرجانب آن را مکرر گردانیدند. و قوم همی آمین گفتند. (سفر تثنیه 27: 14 و 15). علاوه بر این مثل خار و درختان هم بر این کوه گفته شد. (سفر داوران 9: 7 - 21) و محل هیکل سامریان که آن زن در سر چاه به آن اشاره نمود در اینجا بود. (یوئیل 4: 20) و بنابر گفته ٔ سامریان ابراهیم پسر خود اسحاق را در همین کوه برای قربانی آورد وفعلاً آن را کوه طور گویند و خود کوه از سنگ آهک میباشد و بر قله ٔ آن آثار حوضها و سنگ فرش قلعه و خانه های مسکونی دیده میشود و سامریان قربانی فصح را بر جرزیم گذرانند. (سفر خروج 12). (از قاموس کتاب مقدس ).
ترجمه مقاله