ترجمه مقاله

جرن

لغت‌نامه دهخدا

جرن .[ ج ُ ] (ع اِ) خرمنگاه . (منتهی الارب ). خرمنگاه گندم که در آن گندم درو میشود. (از متن اللغة). یا اینکه بیدر خرمنگاه گندم و جرن خرمنگاه خرماست . (از متن اللغة). جرین . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || جای خرما خشک کردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). ثعالبی در فقه اللغة گوید: بیدر جای خرمن گندم و جرین جای خرمن مویز و مربد جای خرمن خرما است . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله