ترجمه مقاله

جرول

لغت‌نامه دهخدا

جرول . [ ج َرْ وَ ] (اِخ ) ابن اوس بن مالک عیسی معروف بحطیئه و مکنی به ابوملکیة. از شعرای مخضرم عرب بود که دوره ٔ جاهلیت و اسلام را هر دو درک کرد وبقولی تا زمان معاویه حیات داشت . وی شاعری ِ مغلق و قافیه پرداز و بسیار هجاگو بود و اعراض از زبان او درامان نبود و به همین جهت عمربن خطاب او را زندانی کرد و گفت باید همیشه در زندان بمانی که مردم از زبان تو در امان باشند. پس از آن بشفاعت عمروبن عاص از زندان خلاص شد با این عهد که دیگر کسی را هجو نکند، ولی او به عمر گفت : اگر هجو نکنم عیالم گرسنه مانند. وبدین جهت بحطیئه معروف شد که قامت پست و ناپسندیده ای داشت ولی درباره ٔ ملقب شدن وی بحطیئه وجوه دیگری نیز گفته اند. وی پدر و مادر و عمو و زن خود و حتی خویشتن را هجا گفت و بیش از همه کس زبرقان بن بدر را هجوکرد و همو شکایت او را بعمربن خطاب برد و او را زندانی کردند. ابیات زیر را در هجاء پدر خود گفته است :
لحاک اﷲ ثم لحاک حقاً
اباً و لحاک من عم وخال
فنعم الشیخ انت لدی المخازی
وبئس الشیخ انت لدی العیال
جمعت اللؤم لاحیاک ربی
بانواع السفاهة والضلال
و درباره مادر خود گفته :
فهاهن اقعدی منا بعیداً
اراح اﷲ منک العالمینا
اَغربالا اذاستودعت سرا
و کانوناً علی المتحدثینا.
و درباره ٔ زن خود گوید:
اطوف ما اطوف ثم آتی
الی بیت قعیدته ُ لکاع .
و در هجو خود گوید:
ابت شفتای الیوم الاتکلماً
بشرفما ادری لمن اناقائله
اری لی وجهاشوه اﷲ خلقه
فقبح من وجه و قبح حامله
و از غرر مدائح وی دوبیت است :
اقلوا علیهم (لا ابالا بیکم ).
من اللؤم اوسد و المکان الذی سدوا
اولئک قوم ان بنوا احسن البنا
و ان عاهدوا اوفوا و ان عقدوا شدوا. (از بلوغ الارب ص 138 ببعد و اعلام زرکلی و تتمه ٔ صوان الحکمة) و رجوع به الموشح ص 362 و معجم المطبوعات و روضات الجنات ص 157 و الاصابة فی تمییز الصحابة شود.
ترجمه مقاله