ترجمه مقاله

جرون

لغت‌نامه دهخدا

جرون . [ ج ُ ] (ع مص ) خوگر شدن و عادت کردن بر کاری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تمرین کردن و خو گرفتن بر کاری و جز آن . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || سوده و نرم شدن جامه و زره . (آنندراج ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || آرد کردن دانه . (آنندراج ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله