ترجمه مقاله

جریان

لغت‌نامه دهخدا

جریان . [ ج َ رَ / ج َرْ ] (از ع ، اِمص ، اِ) خروج و پیشرفت و صدور و اتفاق . || وقوع و طلوع . || دو و جهندگی . (ناظم الاطباء).
- جریان آب ؛ کنایه از بیماری مخصوص زنان . (ناظم الاطباء).
- جریان شکم ؛ اسهال . (ناظم الاطباء).
- جریان منی ؛ خروج منی بدون اراده . (ناظم الاطباء).
- فرمان قضاجریان ؛ حکمی که مانند قضا و قدر خداوندی ، شخص ناگزیر از اطاعت آن باشد. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله