ترجمه مقاله

جزع

لغت‌نامه دهخدا

جزع . [ ج َ زَ ] (ع مص ) ناشکیبایی کردن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن عادل بن علی ) (دهار) (از المصادر زوزنی ). صبر از دست دادن . (از متن اللغة). بی صبری کردن و اندوه آشکار کردن . و فعل آن با «مِن » متعدی شود: جزع منه . (از اقرب الموارد). || زاری کردن . (دهار) (ترجمان القرآن عادل بن علی ) (تفلیسی ). || ناشکیبا شدن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). || (اِمص ) زاری . (دستوراللغة). || ناشکیبائی . ضد صبر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ضد صبر و آن سستی است در مقابل آنچه بر انسان نازل شده . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). ناشکیبایی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). کم صبری . بی تابی . بی آرامی . ناشکیبی . نقیض صبر. مقابل صبر. (یادداشت بخط مؤلف ). تنگدلی . (تاریخ بیهقی ).
ترجمه مقاله