ترجمه مقاله

جزور

لغت‌نامه دهخدا

جزور. [ ج َ ] (ع ص ، اِ) شتر کشتنی ومؤنث و مذکر در آن یکسان است یا خاص ناقه ٔ مجزوره است . و لفظ آن مؤنث است هرچند مقصود مذکر باشد. تقول : هذه الجزور. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شتر کشتنی . (دهار). خصوص شتر که مؤنث و مذکر در آن یکسان است و لفظ آن مؤنث است چنانکه گویند: «رعت الجزور». و صغانی گوید: جزور ناقه ٔ کشتنی است . (از اقرب الموارد). ناقه ٔ مجزوره که مؤنث و مذکر در آن یکسان است یا شتر یا یک رأس شتر، نر باشد یا ماده . (از متن اللغة). اشتر کشتنی . (مهذب الاسماء). ج ، جَزائِر، جُزُر، جُزُرات . (منتهی الارب ) (متن اللغة) (اقرب الموارد). || گوسپند کشتنی . جَزَرَة، یکی آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة). || ج ِ جَزرَة. (از متن اللغة) (از منتهی الارب ) (ازناظم الاطباء) (آنندراج ). || شتری که پنج سال گذاشته و به ششم درآمده است . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله