ترجمه مقاله

جز

لغت‌نامه دهخدا

جز. [ ج ُ ] (از ع ، اِ) مخفف جزء بهمزه ٔ عربی است بمعنی پاره ٔ چیزی و چون آنرامضاف نمایند بچیزی بجای همزه واو نویسند و گویند جزو طلا هم طلاست و همچنین جزو بدن و جز آن . (بهارعجم ) (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). در عبارت عربی بهمزه خوانند و در عبارت فارسی بدون همزه مگر در عبارت عربی این همزه اگر مضموم باشد بصورت «واو» نویسند چنانکه هذا جزؤک و اگر مکسور باشد بصورت «یا» نویسند چنانکه مررت الی جزئک و اگر مفتوح باشد بصورت «الف » نویسند چنانکه رأیت جزأک . و در عبارت فارسی که لفظ جز بدون همزه نویسند چون آنرا مضاف نمایند، بجای همزه «واو» نویسند چنانکه گویند «جزو بدنست ». (از غیاث اللغات ). مأخوذ از تازی ، مخفف جزء. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله