جسمیلغتنامه دهخداجسمی . [ ج ِ ] (ص نسبی ) مقابل روحی . آنچه به جسم نسبت دارد. جسمانی . آنکه از جسم باشد : عالم جسمی اگر از ملک اوست ملکی بس بیمزه و بی بقاست . ناصرخسرو.