ترجمه مقاله

جسم تام

لغت‌نامه دهخدا

جسم تام . [ ج ِ م ِ تام م ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مقابل جسم غیرتام . مقابل جسم ناقص . و آن یکی از دو قسم جسم مرکب باشد و آن جسم مرکبی است که مزاج دارد و امید به حفظ هیأت ترکیبی آن در مدتی طولانی باشد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ) (از شرح هدایه نسخه ٔ خطی ).
ترجمه مقاله