ترجمه مقاله

جعد شدن

لغت‌نامه دهخدا

جعد شدن . [ ج َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تجعد. (تاج المصادر بیهقی ). مجعد گردیدن موی . دارای چین و شکنج شدن موی .
- جعد شدن موی ؛ تجعد. مجعد گردیدن موی .
ترجمه مقاله