ترجمه مقاله

جعلی

لغت‌نامه دهخدا

جعلی . [ ج َ ] (ص نسبی ) چیز تقلبی را گویند که مثل چیز اصلی ساخته باشد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). چیزی که مصنوعی و ساختگی باشد مانند چیز اصلی . (ناظم الاطباء).ساختگی دروغین . غیر اصلی . نااصل . برساخته . صناعی .
- خبر جعلی ؛ خبری که حقیقت نداشته باشد و دروغ بود. (ناظم الاطباء).
- مصدر جعلی ؛ مصدر صناعی . مصدر ساختگی . آن است که کلمه در اصل مصدر نباشد، بلکه به آخر اسم فارسی یا بیگانه (مستعمل فارسی ) نشانه ٔ مصدری َیدن - َاندن - َانیدن درآورند. مانند: فهمیدن ، بلعیدن ، طلبیدن ، رقصیدن ، تلگرافیدن ، تپاندن ، غارتیدن ، جنگیدن ، قاپیدن ، شلیدن و جز آن . همچنین لغاتی را که از اضافه شدن یک اسم با «َیّت » درست شده باشد مصدرجعلی یا صناعی نامند، مانند: ایرانیت ، انسانیت ، آدمیت و جز آن .
ترجمه مقاله