ترجمه مقاله

جفنة

لغت‌نامه دهخدا

جفنة. [ ج َ ن َ ] (ع اِ) واحدجَفن است به معنی شاخ رز. (از اقرب الموارد). || بیخ رز. (مهذب الاسماء). || کاسه ٔ بزرگ . (بحر الجواهر) (دهار) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (مهذب الاسماء) : و مراد به جفنة لاوکی است که عرب در آنجا مثل لاخشه و رشته و چنگال و دیگر انعام طعام خورند و مشهور است در میانه ٔ ایشان . (تاریخ قم ص 275). رجوع به جفان شود. || کاسه ٔ چوبین . (بحرالجواهر). || چاه کوچک . چاه خرد. (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || خمرة. خمر. شراب . باده . می . نبیذ. (از اقرب الموارد). || (ص ) مرد سخی . (منتهی الارب ). کریم . (اقرب الموارد). ج ، جِفَن و جِفان و جَفَنات .
ترجمه مقاله