جلال شیروانی
لغتنامه دهخدا
جلال شیروانی . [ ج َ ل ِ ] (اِخ ) از اطباء و حکما و شعرای ایرانی است که در شیراز بشاه محمد مظفر و شاه شجاع انتساب داشته است . وی منظومه ای بعنوان گل نوروز دارد که به سال 743 هَ . ق . آنرا بنظم آورده . این ازوست :
از این دیار برفتیم و خوش دیاری بود
بآب دیده بشستیم اگر غباری بود
جلال رفت و ترا بعد از این شود معلوم
که آن شکسته ٔ مسکین چگونه یاری بود.
و رجوع به الذریعة 9:199 شود.
از این دیار برفتیم و خوش دیاری بود
بآب دیده بشستیم اگر غباری بود
جلال رفت و ترا بعد از این شود معلوم
که آن شکسته ٔ مسکین چگونه یاری بود.
(ریحانة الادب ج 1 ص 269).
و رجوع به الذریعة 9:199 شود.