ترجمه مقاله

جلف

لغت‌نامه دهخدا

جلف . [ ج َ ] (ع مص ) پوست بازکردن از چیزی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بریدن . || از بیخ برآوردن . || زدن بشمشیر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || رندیدن گل و جز آن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله