ترجمه مقاله

جلو

لغت‌نامه دهخدا

جلو. [ ج ِ ل َ ] (ترکی ، ق ) پیش . قبل . قدام . (ناظم الاطباء). || روبروی . مقابل . || پیشگاه . (ناظم الاطباء). (ناظم الاطباء). رجوع به جَلَو شود.
- از جلو کسی درآمدن ؛ خدمت و احسان بکسی کردن . (فرهنگ نظام ).
- || خوب بحساب کسی رسیدن .
- جلو انداختن ؛ پیش انداختن . (ناظم الاطباء).
- جلو چادر ؛ پیشگاه خیمه . (ناظم الاطباء).
- جلودار ؛ نوکری که عنان اسب و غیره را گرفته و مقدم بر آن میرود.
- جلو کسی رفتن ؛ پیش باز کردن کسی را. (ناظم الاطباء).
- || حمله کردن بر کسی . (ناظم الاطباء).
- جلو گرفتن ، جلوگیری کردن ؛ مانع شدن از پیش آمدن چیزی یا کسی . (فرهنگ نظام ).
ترجمه مقاله