ترجمه مقاله

جلو

لغت‌نامه دهخدا

جلو. [ ج ِ ل ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان طیبی سرحدی بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان واقع در 3هزارگزی جنوب قلعه رئیس مرکز دهستان . موقع جغرافیائی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری مالاریائی است . سکنه ٔ آن 100 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، برنج ، پشم و لبنیات و شغل اهالی زراعت و حشم داری و صنایع دستی آنان قالی و پارچه بافی است . راه مالرو دارد.ساکنین از طایفه ٔ طیبی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران جلد 6).
ترجمه مقاله