ترجمه مقاله

جل

لغت‌نامه دهخدا

جل . [ ج َل ل ] (ع مص ) پوشانیدن اسب را. (منتهی الارب ) جُل پوشانیدن . (از اقرب الموارد). || گرد آوردن پشکل بدست . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || گناه کردن . (آنندراج ). || بیرون رفتن از وطن بسوی شهری و دیاری دیگر.(از اقرب الموارد). از خانمان رفتن . (منتهی الارب ). || گرفتن میانکی قروت را که نفیس میباشد. (منتهی الارب ): جل الاقط؛ اخذ جلاله . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله