ترجمه مقاله

جموح

لغت‌نامه دهخدا

جموح . [ ج َ ] (ع ص ) اسب سرکش . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || اسب تیزروبانشاط. (منتهی الارب ). جموح در اسب دو معنی دارد، معنی اول که سرکشی باشد عیب است برای اسب و معنی دوم که سرعت و نشاط باشد عیب نیست . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله