ترجمه مقاله

جنبدملغان

لغت‌نامه دهخدا

جنبدملغان . [ جُم ْ ب َ ؟] (اِخ ) شهرکی است کوچک و ناحیتی با آن میرود و هواء آن گرمسیر است و آب روان دارد و میوه ها باشد و مشمومها و قلعه ٔ چند ازجمله ٔ قلاع قلعه ٔ حصین است معروف و هوای قلعه خنک است چنانکه غله نیک دارد و مصنعهای نیکو باشد ازبهر آب و جامع و منبر باشد. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 143). و رجوع به قلعه ٔ جنبد ملغان شود.
ترجمه مقاله