ترجمه مقاله

جند

لغت‌نامه دهخدا

جند. [ ج َ ] (اِخ ) شهری است بر دریای سیحون . (منتهی الارب ). نام شهری است بزرگ در ترکستان که تا خوارزم ده روز فاصله دارد. مردم آن مسلمانند. (ازمعجم البلدان ) (برهان ). شهری است [ از حدود ماورأالنهر ] بر کرانه ٔ رود چاچ نهاده از خوارزم بر ده منزل و از پاراب بر بیست منزل . (حدود العالم ). شهری است در ترکستان شمالی که در قرن هفتم هجری بدست مغول ویران شد و دریاچه ٔ اورال بنام آن دریای جند نامیده شده . (لسترنج 486) (حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
روشنی و خرمی مملکت از کلک اوست
گرچه سر کلک او تیره رخ است و نژند
تا به رسالات او مملکت آرام یافت
از لب دریای چین تا در خوارزم و جند.

سوزنی .


تو که در حفظ ایزدی چه کنی
حرز وتعویذ اهل جند و خجند؟

انوری .


ز صحرای چین تا بدریای جند
زمین در زمین بود زیر پرند.

نظامی .


ترجمه مقاله