ترجمه مقاله

جنوبی

لغت‌نامه دهخدا

جنوبی . [ ج َ ] (ص نسبی ) منسوب به جنوب . || روز گرم و تابناک . (ناظم الاطباء) : فصل جنوبی ، هرگاه زمستان جنوبی باشد یعنی گرم و بارنده و از پس او بهار شمالی باشد یعنی سرد و خشک بیشتر زنان آبستن را بچه بیفتد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
- جنوبی طالع :
جنوبی طالعان را بیضه در آب
شمالی پیکران را دیده در خواب .

نظامی .


- جنوبی گرای ؛ که بجنوب گراید :
گروهی چو دریا جنوبی گرای
که بوده ست هابیلشان رهنمای .

نظامی .


ترجمه مقاله