ترجمه مقاله

جنگلاهی

لغت‌نامه دهخدا

جنگلاهی . [ ج َ ] (اِ) غلیواج را گویند. (برهان ). زغن . (فرهنگ فارسی معین ). غلیواژ. (شرفنامه ٔ منیری ). چنگلاهی . (شرفنامه ٔ منیری ). جنگلانی . جنگلایی . (برهان ). و آنرا بندا و جوازه لوا و جوزه لوا و چوژه لوا و خاد و زغن و غلیواز و گوشت ربای نیز گویند. (شرفنامه ٔ منیری ).
ترجمه مقاله