ترجمه مقاله

جور کردن

لغت‌نامه دهخدا

جور کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) هر چیزی را جای مناسب خود قرار دادن . هر چیز را نزد متناسب خود جای دادن : جور کردن اجناس و امتعه ؛ کالاها و جنس های لازم و مناسب و هر چیز که مشتری خواهد را فراهم آوردن . || یک دست کردن . جدا کردن انواع به دسته ها. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به جور شود.
ترجمه مقاله