ترجمه مقاله

جوز هندی

لغت‌نامه دهخدا

جوز هندی . [ ج َ / جُو زِ هَِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گردکان هندی است که نارگیل باشد، معرب آن نارجیل است . (برهان ). در رساله ٔ پهلوی (خسروکواتان و ریتک وی ) «بند 50» آمده : انارگیل که با شکر خورند بهندوی انارگیل خوانند و بپارسیک گوچ ی هیندوک (گوز هندی ) خوانند. (حاشیه ٔ برهان چ معین از اونوالا ص 25). نارجیلست و گفته شود جوز بویا، گرم و خشک در سیم و گویند در دوم ، بوی دهان خوش کند و جگر و معده را قوت دهد و روشنی چشم بیفزاید و شکم به بندد و عسر بول را سودمند آید و نشاط آرد و شربتی از او دو درم تا سه درم است . (تحفه ) :
دو رخ چون جوز هندی ریشه ریشه
دو حنظل هر یکی زهری به شیشه .

نظامی .


ترجمه مقاله