ترجمه مقاله

جولة

لغت‌نامه دهخدا

جولة. [ ج َ ل َ ] (ع مص ) گرد برآمدن . جول . جؤل . جَوَلان . جیلان . (منتهی الارب ). رجوع به این کلمات شود. || از هم جدا شدن پستر حمله کردن . (منتهی الارب ) : جال القوم جولة؛ از هم جدا شدند، پستر حمله کردند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || قطع کردن و بریدن مسافت اطراف و جوانب میدان . (اقرب الموارد): للحق دولة و للباطل جولة. || بالا برآمدن خاک . (منتهی الارب ). || برگزیدن . (منتهی الارب ): جال الشی ٔ منه ؛ برگزید آنرا. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || برگردانیدن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله