ترجمه مقاله

جولقی

لغت‌نامه دهخدا

جولقی . [ ل َ ] (ص نسبی ) منسوب به جولق . قلندر شال پوش باشد، و بفتح اول و کسر ثالث هم آمده . (برهان ). ژنده پوش و قلندر پشمینه پوش . (غیاث اللغات ) :
ناگهانی جولقیی میگذشت
با سر بیمو بسان طاس و طشت .

مولوی .


رجوع به جولخی شود.
ترجمه مقاله